سخن دوست

دل نوشته

سخن دوست

دل نوشته

عناوین یادداشت‌ها

  • دلتنگ که شدی ... یکشنبه 15 آذر 1394 10:10
    دلتنگ که شدی ... برای دو نفر چای بریز سهم خودت را بنوش ! و بگذار سهم من ... به عادت همیشگی اش از دهان بیفتد.. !! ...همین
  • من وتو ...مثلا یکشنبه 15 آذر 1394 09:37
    من و تو ، توی خیــابانی و باران... مثلأ خلوتِ دنجـی و یک گوشۀ دالان... مثلأ من و یک ، سیرتماشــای تو کردن ، آرام بی سخن از لب و گیسوی پریشـان ، مثلأ تو به من، فکرنکن... من به لبت فکـرکنم فکر بدنیست که... نه بیشــتر ازآن ، مثـلأ تو بگویی که چه سیـگار تو بدبوست ولی من بگویم نَفَست ، قمصــرکاشـان ... مثـلأ تو بپرسی : چه...
  • یه وقتایی ... جمعه 1 خرداد 1394 00:16
    یه وقتایی دلواپست میشمو تو تنهایام از تو دم می زنم ! تو هیچی نمی دونی ازحال من !! شبایی که بی تو قدم می زنم ... شبایی که تو غرق در آرامشی شبی که کنارش نفس می کشی .. به پهلوی من می زنی هی تبر تو از حال وروزم ، نداری خبر ! تویی که به خاکسترم می کشی هنوز عکس تو روبروی منه ... بااینکه منو میکشه دیدنت ! بارم دیدنت آرزوی...
  • یه حس ناب ... سه‌شنبه 1 اردیبهشت 1394 13:59
    (توضیح مختصردر مورد عکس ...) ا نقدر این عکس سرشار از عشقه که به دلم چسبید و انتخابش کردم و بروی عکس مطلبی زدم و با احترام تقدیم می کنم به دوست خوبم " آقای محسن چاووشی" عزیزم و تمام پدران بزرگوار ... روز مزد ... روز پدر مبارک ... ************************ کفـش هــای کهنــه ی تــــو ربــط ِ دل نشینــی دارد بــا...
  • روز های انتظار ... سه‌شنبه 25 فروردین 1394 16:02
    از خلاصه ی روز های انتظار، می‌‌دانم … حوصله به خرج نمی‌‌ دهی‌ تا تمامی حرف‌هایم را بشنوی ! فقط این را می‌‌گویم : دلتنگی‌ ام آنقدر بزرگ شده است … که اگر ببینی‌ شاید نشناسی ! . . ... همین
  • محسن چاووشی ... سیزده یه در ... یه خاطره چهارشنبه 12 فروردین 1394 03:42
    دوستان خوبم سلام ، یک روز دیگه مونده تا سیزده به در .. !! خوبه یادی کنیم از محسن چاووشی عزیزم با ترانه من خود آن سیزدهم ... اون سال قرار بود اولین آلبوم انتشاری بعداز " آلبوم متاسفم" که با کم لطفی یکی از نارفیق های اون دوران (آقای م - ی ) لو رفته بود ... یعنی همین "سیزده " نام اون موقع آلبوم محسن...
  • نوروز ... پنج‌شنبه 28 اسفند 1393 00:50
    نوروز پیام آور مهر است ... که مرا وامی دارد تنها به خاطر تو ... دوست داشتن را یاد بگیرم . ... همین
  • فاصله ها ... چهارشنبه 20 اسفند 1393 00:16
    نالیدن از این فاصله ها کار دلم نیست ! در خانه ی من جز غم دوری تو غم نیست ! افسانه نگو ! چکونه دست از تو کشم من ؟ من عاشق چشمان توام ... دست خودم نیست ! . همین
  • گـریه کـن مـرد ... چهارشنبه 20 اسفند 1393 00:00
    گـریه کـن مـرد ، مگـه از سنگـه دلت گـریه خـوبه ، وقتـی کـه تنگـه دلت گـریه کـن مـرد ، گـریه خـالیت مـی کنـه گـاهـی اشـک حـالـی بـه حـالیت مـی کنـه گـریه کـن مـرد ، وقتـی از غصـه پـری وقتـی از عـالـم و آدم مـی بـری گـریـه کـن مـرد ، جـای بغـض تُـو گلـوت رد شو از پیچ و خمای روبروت گـریه بـد نیست ، آخـر حـادثـه نیست...
  • ترانه هایم ... چهارشنبه 13 اسفند 1393 16:38
    ترانه هایم بوی کهنگی نمی گیرند ... اگر با صدای تو خوانده شود من گاهی برای سرودن این عاشقانه ها ... عطر نفس های تو را کم می آورم ! هرکدام از آهنگ نفس هایت ... خود قصیده ایی تازه است وبرای ثبت لحظه های دلدادگی در جای جای دلتنگی هایم ... فقط به گرمی دست های تو نیاز دارم . ... همین
  • کاش می دونستی ... پنج‌شنبه 7 اسفند 1393 00:28
    کاش می دونستی ... انگشتام ... چقدر بی تاب ، پر کردن فاصله ی میون انگشتاته !!! . . . ... همین
  • بیا ... پنج‌شنبه 7 اسفند 1393 00:05
    بیا به گردن من حلقه کن دو دستت را که پشت پا به تمام بساط غم بزنیم ! اگر چه بین من و تو زمان شده مانع بیا زمین و زمان را گره به هم بزنیم ! به ناملایمات روزگار خنده کنیم حماسه های پر از عشق را رقم زنیم ... . . ... همین
  • بیهوده تلاش نکن ... چهارشنبه 29 بهمن 1393 12:05
    بیهوده تلاش نکن ... پاره کردن نامه ها !! سوزاندن عکس ها ... انکار آنچه بین ما بوده ... !! بازهم نمی تواند ! راهی باشد برای ... محو کردن لحظه هایی که ... کنارهم از احساسمان ساخته ایم ...!! . همین...
  • آغوش خدا ... پنج‌شنبه 23 بهمن 1393 00:38
    آدمی در آغوش خدا غمی نداشت پیش خدا حسرت هیچ بیش و کمی نداشت دل از خدا برید و در زمین نشست صد بار عاشق شد و دلش شکست به هر طرف نگاه کرد راهش بسته بود یادش آمد یک روز دل خــــدا را شکسته بود . ... همین
  • سیه چشمی ... چهارشنبه 22 بهمن 1393 08:55
    سیه چشمی به کار عشق استاد به من درس محبت یاد می داد مرا از یاد برد آخر ولی من به جز او عالمی را بردم از یاد . .... همین
  • مرا همین آرزو بس ست... یکشنبه 19 بهمن 1393 15:31
    مرا همین آرزو بس ست... که تـــوآنقدر نزدیک باشى ! تا سایه هایمان روى زمین یکى شود آنوقت ست که ماهمسایه می شویم . ... همین
  • اینگونه با تو ... یکشنبه 19 بهمن 1393 14:42
    من … سکوت شب … و چشمانه بسته ام … آرى اینگونه با تو ... عاشق تر شدم! . ... همین
  • وقتی تو نیستی ... جمعه 10 بهمن 1393 17:50
    وقتی تو نیستی نه هست های من چونانکه بایدند ... نه بایدها مثل همیشه… آخرحرفم و حرف آخرم با بغض می خورم عمری است لبخندهای لاغر خود را ، در دل ذخیره می کنم باشد برای روز مبادا... اما در صفحه های تقویم روزی به نام روز مبادا نیست آن روز هرچه باشد روزی شبیه دیروز روزی شبیه فردا روزی درست مثل همین روزهای من ست... اما چه کسی...
  • این چه خونیست که دنیا در دل ما میکند ؟ جمعه 10 بهمن 1393 14:03
    ا ین چه خونیست که دنیا در دل ما میکند !؟ جای ما هر کس که باشد ترک دنیا میکند !! با خودم گوییم که فردا ترک دنیا میکنم ! چون که فردا میرسد امروز وفردا میکنم !! . .... همین
  • حس زیبایی ست ... دوشنبه 6 بهمن 1393 11:44
    حس زیبایی ست ، این که لب هایم تنها ، لهجۀ بوسه های تورامی فهمد . . . ♥ . . ... همین
  • هنوز هم ... دوشنبه 6 بهمن 1393 11:20
    هنوز هم سازم را با طنین صدای تو ... کوک می کنم . . . ... همین
  • باید میان دستهای هم باشیم ... سه‌شنبه 23 دی 1393 08:41
    باید میان دستهای هم باشیم تا مهم ترین اتفاق دنیا شویم وقتی در آغوش هم باشیم دیگر زمینی نخواهیم بود... آغوشمان بهشتی می شود . . … همین
  • سال 2015 میلادی مبارک یکشنبه 7 دی 1393 09:54
    +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++ سال نو میلادی بر هم وطنان مسیحی مبارک باد ؛ شاد باشید ؛
  • برو ... چهارشنبه 3 دی 1393 23:20
    برو ... تمام تنم میلرزد ... از زخمهایی که خورده ام ..!! برو ... من از دست رفته ام ... شکسته ام می فهمی ؟؟ برو ... به انتهای بودنم رسیده ام اما ...! اشــــــک نمی ریزم پنهان شده ام پشت لبخـــندیی که درد میــــکند برو ... . ... همین
  • ... سکوت شب ... چهارشنبه 3 دی 1393 09:09
    من ... سکوت شب ... و چشمانه بسته ام ... آرى اینگونه عاشق تر شدم ! . ... همین
  • دوست دارم ... دوشنبه 1 دی 1393 16:40
    دوست دارم ... شبی تا صبح در آغوش من ، بمانی ... شبی که تا صبح ... صبح نشود !! . ... همین
  • زیر پلکت سایه بانم میدهی؟ سه‌شنبه 25 آذر 1393 12:31
    زیر پلکت سایه بانم میدهی ؟ سوختم آیا پناهم میدهی؟ آتشی افتاده برجان و دلم ، قطره آبی بر لبانم میدهی؟ میهمان جان جانان گر شوم، میزبانی را نشانم میدهی؟ تا بیاسایم دمی درپای عشق، زیرچترت سرپناهم میدهی؟ ای جواب پرسش بی پاسخم، عشق را آیا نشانم میدهی؟ رو مگردان نازنین با گوشه چشمت بگو درشرار چهره ات یک بوسه گاهم میدهی؟ ....
  • تو کیستی ... چهارشنبه 19 آذر 1393 16:03
    تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم ... شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم تو کیستی که من از موج یک تبسم تو ... بسان قایق سرگشته روی گردابم ! ... همین
  • صداقت ...!!! چهارشنبه 12 آذر 1393 14:59
    " بدون شرح " . ... همین ...
  • اینجا کجاست !؟ چهارشنبه 12 آذر 1393 14:26
    اینجا کجاس ، که لبهاشون جز به دروغ وا نمی شه !؟ حرفای راس تو گوششون ، به هیچ طریق جا نمی شه ! اینجا کجاس که دلبراش ، حراج میذارن دلاشون ! به گوشه ایی از اسکناس ، راحت می فروشن تَناشون ! . . اینجا کجاس که گِداهاش، ویلای تو شمال دارن ! برای یک سکه سیاه ، به هیچ ننگی نه نمی گن ! اینجا کجاس که مَردُمِش ، فکر تاراج همدیگن...